MaaRJaaN

Maarjaan is a Woman like all Women in the World

MaaRJaaN

Maarjaan is a Woman like all Women in the World

MaaRJaaN

15 بهمن 1393 زنی به نام مارجان با مختصات زنان جهان، همان زنانه ها، در ذهن زنی با همان مختصات متولد شد

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه
سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۲۲ ب.ظ

مارجان با حوادث روزگار رقم می‌خورد


    تصمیم داشتم از شنبه حسابی بنشینم به نوشتن مارجان و فصل آخرش را تمام کنم. اما جنایت سعودی‌ها حال و حوصله‌ای برایم نگذاشته. در داستانم وقفه افتاده. این روزها دوست دارم از سکوت مرگبار و غمناکی بنویسم که سراسر وطن را گرفته. همینطور پیش برود غمباد می‌گیریم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۶:۲۲
طاهره مشایخ
چهارشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۶ ب.ظ

مصائب نویسندگی: نویسنده در سفر است!


    یکی از مصائب نویسندگی این است که خالق اثر نباید پشتش باد بخورد!

    که اگر باد بخورد، وای به حال نویسنده. نویسنده‌ی بدبخت تا بخواهد با روند داستان و کشمکش‌های شخصیت‌های آن کنار بیاید، کلی زمان می‌برد. حتی ممکن است کمی تغییرات و اصلاحات نیز رخ دهد. مثلا تصور کنید نویسنده چند روزی در سفر است؛ مسلما قصه و شخصیت‌هایش از ذهن خالق اثر خارج نمی‌شود؛ اما در طول سفر، نویسنده تجاربِ زندگی کسب می‌کند. و از آنجا که خالق اثر از خود زندگی می‌نویسد، پس تغییر در جزییات داستان خیلی بعید نیست.

     این مقدمه را گفتم تا بگویم پشتِ منِ خالقِ مارجان باد خورده. حسابی هم باد خورده. هشت روز رفتم این ور و آن ور و گردش و مَردِش! البته تمام مدت مارجان در ذهن و جانم نفس می‌کشید؛ اما نفس کشیدنِ شخصیت داستانی در ذهن و دل و جان کجا و دوباره نوشتن حالات روحی و رویدادهای قصه کجا!!!


پ.ن: این مطلب شاید در آینده در نقد تکوینی مارجان به کار آید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۲۶
طاهره مشایخ
پنجشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۵۰ ق.ظ

مارجان چه شکلیه؟


    چهل هزار کلمه از مارجان نوشته شده، اما من کمتر از ظاهر و چهره مارجان نوشتم. روحیات و درونیات مارجان هویداتر از ظاهر اوست. نمی‌دانم چه تعصبی به شخصیت‌های داستانیم پیدا کردم که نمی‌توانم به راحتی در مورد ظاهر و چهره‌شان حرف بزنم. مخصوصا در مورد شخص مارجان خیلی غیرتمند هستم!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۵۰
طاهره مشایخ
چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۳ ق.ظ

شروع دوباره مارجان


     با انرژی شروع کردم به نوشتن ادامه مارجان. الهی شکر دارد خوب پیش می‌رود. این روزها آرامش نسبی دارم و بهتر می‌توانم بنویسم. مارجان تقریبا تپل شده است: نزدیک سی هزار کلمه شده است. البته خیلی نیاز به ویرایش و بازخوانی دارد. تقریبا فعلا به پنج فصل تقسیمش کرده‌ام(حتما تعداد فصل‌ها بیشتر خواهد شد). هر فصل را که می‌خواهم بنویسم دوباره از ابتدا می‌خوانمش و در حین خوانش، بعضی قسمت‌ها را ویرایش می‌کنم، کم و زیاد می‌کنم.


    صبح بیش از دوساعت می‌نشینم به تایپ مارجان. بعد در اوج نوشتن، وقتی به شور آمدم، وقتی در داستان غرق شدم، گردن دردم شروع می‌شود و دیگر تاب نشستن ندارم. بالاجبار می‌روم سراغ مطالعه مجموعه کتاب‌های تجربه و هنر زندگی از نشر گمان. بعد هم می‌روم سراغ زندگی: آشپزی، خرید، مادری، همسری، خودِ خودِ زندگی.


    دوباره بعدازظهر می‌نشینم به تایپ مارجان. این روزها تمام ذهنم را گرفته این موجود دوست داشتنی. انگار واقعا وجود دارد و در کنارم دارد زندگی می‌کند. گاهی می‌ترسم: نکند من دارم خودم را می‌نویسم؟! 

اما من کجا و مارجان کجا! هر چند زن‌ها همه شبیه هم هستند.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۳
طاهره مشایخ
دوشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۰۶ ب.ظ

انواع نقد ادبی


نقد جامعه شناسی

   نقد جامعه شناسی دیدگاه‌های مولف را در خصوص جوامع بشری، روابط انسان‌ها در یک جامعه مشترک، و همچنین طبقات اجتماعی و روابط انسان‌ها با همدیگر مطالعه می‌کند.

نقد روان‌کاوی

   نقد روان‌کاوی به تجزیه و تحلیل روحیات و روان شخصیت‌های آثار ادبی و احیانا روابط روحی-روانی مولف با شخصیت‌های خود و ... می‌پردازد.

نقد مضمونی

   نقد مضمونی موضوعات اصلی و همچنین مفاهیم غالب بر اثر را بررسی می‌کند و نقاط تاریک و همچنین رگه اصلی برخی مضمون‌ها را آشکار می‌سازد.

نقد تکوینی

   نقد تکوینی به روند خلاقیت اثر و زمینه‌های تکوینی آن می‌پردازد.


   از انواع نقدهای ادبی مذکور نقدهای جامعه شناختی، روان‌کاوی، مضمونی و ... در رابطه با مولف بررسی می‌شوند. و نقدهای ساختارگرایی، صورت‌گرایی، متن‌محوری و ... در زهره نقدهایی است که در رابطه با خود اثر مورد توجه واقع می‌شوند. بر همین اساس، نقد تکوینی هم از دیدگاه مولف مد نظر قرار می‌گیرد.

   البته تفاوت اساسی نقد تکوینی با دیگر نقدهای مولف محور در این است که آن‌ها پس از چاپ و نشر اثر به مطالعه و بررسی رابطه مولف با اثر، تفکر، پیام و سخن او و همچنین تاثیر زندگی شخصی و گذشته‌اش در اثر می‌پردازند. در حالی که نقد تکوینی فقط به روند خلاقیت اثر و زمینه‌های تکوینی آن می‌پردازد.


     کتاب نقد تکوینی در هنر و ادبیات/ بهمن نامور مطلق/ ص55


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۶
طاهره مشایخ
دوشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۵۷ ب.ظ

خلق اثر ادبی-هنری


چگونگی تشکیل پرونده نقد تکوینی یک اثر ادبی- هنری:


    ورای خلاقیت‌های نوشتاری، تلاش‌ها، بازنویسی‌ها و تفکرات سیال و منجمد نهفته است. خلق یک اثر ادبی یا هنری آغازی دارد و پایانی. از نخستین تجسمات ذهنی تا آخرین امضایی که مولف در پای اثر خود می‌نهد، جزو پیکره اثر محسوب می‌شوند. برای مثال، آثار گوستاو فلوبر در حدود 3000 صفحه چاپی است، در حالی که برای خلق این آثار حدود 35000 صفحه مطلب به رشته تحریر درآورده است. اگر درصدد ارج نهادن به تلاش فلوبر باشیم، و اگر بخواهیم دقیقا آثار چاپی او را مطالعه کنیم، باید همه دست‌نوشته‌های پیشامتنی او را، از جمله چرک‌نویس‌ها، یادداشت‌ها، خاطرات، نامه‌ها و ...، به دقت ملاحظه کنیم. بنابراین، هر نوع اثر مستلزم تلاش است و هر خلاقیتی پیش‌زمینه‌ای را می‌طلبد. هیچ متنی بدون پیشامتن، هیچ اثر معماری بدون طرح، هیچ تابلوی نقاشی بدون خلاقیت ذهنی و پیشین وجود نخواهد یافت*.


     * کتاب نقد تکوینی در هنر و ادبیات/ بهمن نامور مطلق/ صفحه53


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۷
طاهره مشایخ
دوشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۴ ق.ظ

پرونده نقد تکوینی مارجان


   این وبلاگ تقریبا می‌تواند پرونده‌ای برای نقد تکوینی مارجان فراهم کند. چرا که من، نگارنده مارجان، بخشی از مراحل نگارش و تکوین مارجان را اینجا ثبت می‌کنم.


تشکیل پرونده تکوین اثر

   برای تشکیل چنین پرونده‌ای، منتقد تکوینی باید به کوچک‌ترین جزئیات مربوط به مراحل پیشامتن اثر توجه کند. او از زمان خیزش مولف و تصمیم وی برای نگارش اثر تا زمان چاپ آن، مراحل، حوادث و کلیه جریان‌های فکری نویسنده را پی خواهد گرفت. سفرها، یادداشت‌ها، طرح‌های کلی و جزئی و حتی سناریوهای طرح‌ریزی شده توسط مولف، می‌توانند موضوعات خوبی برای پرونده تکوین باشند*.


* کتاب نقد تکوینی در هنر و ادبیات/ بهمن نامور مطلق و الله شکر اسداللهی تجرق



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۴
طاهره مشایخ
يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ب.ظ

رمان محلی Regional Novel


    تکیه رمان محلی بر آیین و رسوم و لهجه‌ی شهرها و ولایات است. نه به این قصد که صبغه‌ی محلی Local Color پیدا کند؛ بلکه به این جهت که تاثیر اوضاع و احوال و عوامل محیطی را بر کردار و رفتار شخصیت‌های داستان نشان دهد و نحوه تفکر و احساسات قهرمانان داستان را با توجه به زمینه‌ها و مایه‌های محلی تعیین نماید. مثال این گونه رمان، ایالت یوکنا پاتافا اثر فاکنر و برخی از اثار رسول پرویزی و صادق چوبک(مثلا تنگسیر) است*.

ان‌شاءالله مارجان می‌خواهد یک رمان محلی و بومی باشد.


    * کتاب انواع ادبی/ سیروس شمیسا/ ص179


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۵
طاهره مشایخ
سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۸ ب.ظ

جنین شناسی مارجان!


  چند روزی است دارم کتاب نقد تکوینی را می‌خوانم. با مطالعه این کتاب متوجه شدم که من در این وبلاگ بدون اینکه بدانم در حال نوشتن نقد تکوینی مارجان هستم:)

   در واقع به طور همزمان هم نویسنده‌ی مارجان هستم و هم منتقد تکوینی آن!!!

  منتقد تکوینی به مطالعه اثر تا پیش از تولد می‌پردازد، در واقع منتقد تکوینی یک جنین شناس است. از طرف دیگر می‌توان گفت که فعالیت‌های منتقد تکوینی از زاویه‌ای دیگر بیشتر به فعالیت‌های جرم شناس شبیه است، زیرا جرم شناس می‌کوشد تا حوادثی را که به جرم منجر شده‌اند، یک به یک بازسازی کند تا بتواند چگونگی، شرایط و انگیزه‌های یک جرم را شناسایی نموده پرونده را برای قضاوت کامل کند. منتقد تکوینی همچون کارآگاهی دقیق می‌کوشد تا چگونگی تحقق یک اثر را از هنگام تولد به صورت وارونه تا هنگامی که نطفه‌ی اثر ایجاد شده، به عقب ببرد. در این پسرفت و پیشرفت است که منتقد تکوینی به مطالعه اثر در مراحل شکل‌گیری آن می‌پردازد.


   منبع: کتاب نقد تکوینی، بهمن نامور مطلق، انتشارات علمی و فرهنگی، ص10-9


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۴ ، ۲۲:۰۸
طاهره مشایخ
دوشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۹ ب.ظ

ثبات فکری-احساسی نویسنده


   یک ماهی می‌شود که حتی یک واژه هم خرج مارجان نکردم. اگرچه همچنان فکرم مشغول مارجان است. گاهی نکاتی یادم می‌آید و در دفتری که مخصوص مارجان است یادداشت می‌کنم. مشغله ذهنی مانع از این می‌شود که تمام و کمال در خدمت نوشتن مارجان باشم. نوشتن داستان و قصه و رمان نیاز به ثبات فکری، ذهنیِ و احساسی نسبی دارد. به نظر من نویسنده و خالق اثر نباید زیادی شاد یا زیادی غمگین باشد. چرا که این عدم ثبات فکری و احساسی هم به اصالت و کیفیت کار لطمه می‌زند و هم به خواننده منتقل خواهد شد.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۹:۳۹
طاهره مشایخ