شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۲۷ ب.ظ
مارجان و شهید گمنام
مارجان را به فال نیک میگیرم، وقتی هفته گذشته با این خبر روبرو شدم:
وصیتنامه شهیدی که با مِهرِ مادری بر تار و پود قالیچه نقش میبندد
مارجان را به فال نیک میگیرم، وقتی هفته گذشته با این خبر روبرو شدم:
وصیتنامه شهیدی که با مِهرِ مادری بر تار و پود قالیچه نقش میبندد
داستان مارجان حول محوریت یک زن است. موضوع مشخص است و اتفاقات و حوادث نیز کم و بیش از پیش تعیین شده است. اما گاهی اوقات در طول نگارش، اتفاقات و حوادث تلخ و شیرین میتواند مسیر داستان را تغییر دهد. این تغییر میتواند اساسی باشد و یا جزئی. چرا که خالق داستان، انسان است و پر از احساس و عواطف. پر از تاثیرپذیری از محیط و پیرامونش.
یکی از این اتفاقات شیرین، تشییع دو شهید گمنام در دانشگاه آزاد رشت است که روند داستان را کمی تغییر داد. وزنه یکی از شخصیتهای داستان سنگینتر شد.