جمعه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۳۳ ب.ظ
حتی از آگهی ترحیم هم نباید گذشت
روزی در راه بازگشت از دانشگاه، از فلکه گاز تا سبزه میدان پیاده روی کردم. روبروی ورزشگاه عضدی، آگهی فوت یک خانم به نام مارجان توجهم را جلب کرد. ایستادم و برایش فاتحه فرستادم.
و اینچنین ناگهانی مارجان در ذهنم متولد شد.
مارجانی رفت و مارجان دیگری متولد شد.
۹۳/۱۲/۲۲